تمامش کن

ساخت وبلاگ
امروز صبح، خانوم‌ جان گوشه پرده را که کنار زد و چشمش خورد به زمین خیس و آسمان برفی، گفت : آقا ! آقا ! پاشو بیا ببین چه برفی میاد، انگاری زمستون دوباره برگشته ...آقاجون خمیازه‌ای کشید و گفت: نُچ، دیگه زمین نفس کشیده، هزاری هم از این برفا بیاد نمیشینه؛ چش به هم بذاری شکوفه صورتیا وا میشن. سوز بهمن که بگذره زمستون سر اومده ...!خانوم جان گفت : راس میگی یه زمستون دیگه هم رفت. آقا! به نظرت من و تو برف سال دیگه رو هم می‌بینیم؟ نکنه مثل این چند سال پیش بشه دیگه نباره حسرت به دل بمونیم ؟آقاجون گفت: این حرفا رو ول کن اصلِ کاری شکوفه صورتیاس که حتما می‌بینیم ...!Roo تمامش کن...
ما را در سایت تمامش کن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dtobegoonlinef بازدید : 78 تاريخ : پنجشنبه 25 اسفند 1401 ساعت: 20:20

گاه نوشته های من ...

برای خودم می نویسم...

خاک باد آن سر که در وی سر سودای تو نیست
دور باد از شادی، آن کو یار غم‌های تو نیست

Roo

جمعه بیست و یکم بهمن ۱۴۰۱|۲:۳۱ ب.ظ |تو بگو...| |



تمامش کن...
ما را در سایت تمامش کن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dtobegoonlinef بازدید : 72 تاريخ : يکشنبه 7 اسفند 1401 ساعت: 13:51

گاه نوشته های من ...

برای خودم می نویسم...

ای آنکه به مو می رسانی ولی قطع نمی کنی، عنایتی....

Roo

دوشنبه یکم اسفند ۱۴۰۱|۱۰:۱۷ ب.ظ |تو بگو...| |



[-Design-]

تمامش کن...
ما را در سایت تمامش کن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dtobegoonlinef بازدید : 66 تاريخ : يکشنبه 7 اسفند 1401 ساعت: 13:51